پنجشنبه , ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
ولی من دیگرهیچوقت نمیتوانم خودم را دوست داشته باشم زیرا روزی که همانند تمام هم سن وسالهایم درآیینه هویت وبه شوق بودن ایستادم تاخودم را تماشا کنم خودم رازیر برچسبهاوتحقیرهایی دیدم که روزی انسان نما ها به من چسبانده بودن برچسبهایی که روح من را آزرده اند برچسبهایی باعنوان پوچ بودن، رهاشدن، ناامید کردن ومهم نبودن و تحقیرکردن و.... درآخرشکستن آری بعضی چیزها با اینکه ادامه ندارند اما هیچگاه نیز درتو به پایان نمیرسند؟ ومن این مرده متحرک سرانجام بر...
در اقیانوس چه نیافتی که، به کِرم قلاب دل باخته ای ماهی.!؟ نویسنده عظیه چک نژادیان...
گفت این روزها می گذرندولی نگفته بود که از روی روح وروانم میگذرندنویسنده عطیه چک نژادیان...
سالهای سال است که میمیرد تایک دم زندگی کندتوچه تو میتوانی یک دمیک مثقال یک ذره مثل من بمیری؟ نویسنده عطیه چک نژادیان...