یه جایی بین نبودن خیلی چیزا من بودن هایی رو دیدم که بیصدا، زندگی رو ساختن نه توی عکس دیده میشن، نه توی کپشن میگنجن ولی من، واسشون زانو زدم و گفتم: مرسی که هستین. شکر واسه بغضی که بالاخره شکست واسه خوابی که هرچقدر کوتاه، امن بود شکر واسه...