من هر وقت متلاشی شدم ، شاید در بدترین حالت ، بیش از یک روز بر سر تکه های متلاشی شده ام مرثیه سرایی نکردم و مات و مبهوت نشدم ، روز بعد با طلوع اولین خورشید ،سریع شروع به بازسازی کردم و ظرف کوتاهترین زمان آنچنان تکه هایم را...
مثل گلهای ترک خورده کاشی شده ام بعد تو پیر که نه / من متلاشی شده ام