
دلنوشته های پروین
من یک حقوقدانم مبتلا به شعر و ادبیات
من مادر چند طفل بوده ام ؛ چند طفل که نه ؛ مادر یک کودکستان و مهد بوده ام و هستم ؛ که هر کدام از کودکان اخلاق و توقعات و نق زدن های خاص خودشون رو دارند .اینها تکلیفشون روشنه و راه آرام کردن و روبراه کردنشون رو بلدم...
از مَنهم تا منهدم فقط یک د فاصله است .این دال میتونه یک دم باشه یا یک دنیا یا به قدر عبور از یک در تا این منهم منهم ها متنهی به منهدم شدن تمامت چه شخصیتی و چه هویتی شود .
آدمها گاهی تا بینهایت درمانده می شوند از دست خودشان و دلشان .هیچ کاری هم از خود مستأصل شان ساخته نیست ؛ جز نظاره کردن از دور و جان کندن تدریجی.
من هر زمان که فرو ریختم ، در نهایت بیشتر از سه روز در آن وضع نبودم ، در کمترین زمان ممکن شروع به بازسازی کردم ، انگار نه انگار این آدم همان آدم چندروز پیش با آن ویرانه ها بود ، هربار هم که بازسازی کردم انگار بنای باشکوهتری...
در جنگ و در عشق همیشه بی گناهان بیشترین آمار قربانیان را تشکیل می دهند
کسانی که هیچ نقشی نه در شروع جنگ داشتند و نه در عشق
مثل کودکان
مرا که غرق در تماشای گنبدهای فیروزه ای بودم به آسمانی فیروزه ای تری برد آن غریبه...
چگونه ؟
گفت اعجاز خدا را می بینی ؟! من از خدا خواستم باز امروزم که رنگ دلتنگی گرفته یک فراموشی یهویی مثل همان روزی که تو را دیدم، غرق در هنر دست...
پسرداشتن بسیار سخت تر از داشتن دختر است
پسر به توجه و وقت بیشتر از دختر نیاز دارد
نه نه هرگز فکر نکنید با نگاه سلطه جویانه و تبعیض آمیز می گویم
اگر پسری را خوب تربیت نکنیم ،فرداها دختری که عالی تربیت شده را به زندان دیو خواهیم فرستاد...
من زیاد به اهل قبور و به عبارت خودم بیداران و زنده هایی که دیگر بعد مکان و زمان ندارند سر میزنم به خصوص شهدای وطن، فارغ از اعتقادات مذهبی .....وقتی به نوشته های روی سنگها نگاه میکنم اولین چیزی که به ذهنم میاد اینه که خوشا به سعادتتون که...
من سر سفره سیاست از کودکی نشسته بودم
نه که انتخاب خودم باشه ، حتی سفره غذا هم که پهن میشد ، قبل از اینکه شکم را انباشته و پرکنیم ،مغز را پر میکردیم ....
پس طبیعی ه که من نتونم با تویی که فقط در حد شکم زیست میکنی...
|□هستی اما .......کمرنگ
|◇حرف میزنی اما ......تلخ
|♡محبت میکنی اما ....سرد
|^چه اجباریست در دوست داشتن من ؟!
خوشه چین شلخته بچین
اگر وارد مزرعه قلب کسی شدی ،بی رحمانه همه محصول مهر و عطوفتش رو درو نکن ،اگر کردی و اضافی درو کردی لااقل زیادی ها رو به آتش نکش، چند خوشه ای رو باقی بزار برای کاشت بعدی ،خدا رو چه دیدی شاید باز سبز شد...
دلم آنقدرشکسته و سوخته که نمی شود بخیه زد و یا مرهم گذاشت، باید بگردم بلکه از این چینی بند زن های قدیمی ،پیدا کنم ،که بند بزنند تمام بندهایش را ...اما با اون بندهای فلزی مرسوم نه ...
بندی برایش آماده کرده ام از بی تفاوتی و سردی .....
جمله دوستت دارم، بدون هیچ عملی که نشان از این جمله باشه ،دقیقا مثل این می مونه که یک گل رو کاشتید و براش می خوانید: آب ،نور و....بدون آنکه خبری از آب یا نو ر و...باشه
همین قدر مضحک و همینقدر آزاردهنده
لئوناردو داوینچی معتقده: ساده گی بالاترین حد پیچیدگی است .
بر همین اساس هست که می گویند جذابیت، خود، معلول ساده بودن هست .
مونتنی نویسنده و فیلسوف فرانسوی ها رنسانس یک جایی میگه: در پاسخ به انهایی که دلیل مسافرتهایم را میپرسند جواب من اینست که من میدانم ازچه میگریزم ولی نمیدانم در جستجوی چه هستم ....
کمی دور کمی نزدیک ....
بهترین رمان عاشقانه و مختصر و جامع تر از هر رمانی که تا الان خوانده ایم را شیخ اجل سعدی شیرازی گفته ؛آنجا که در یکی از غزلیات ،شکوه میکنه از معشوقش که در
آخرین بیت جواب معشوق رو میاره ، که یک فصل الخطاب و خود یک رمان عاشقانه...
من های زیادی دور از دیدم، در وجودم قد کشیدند ،که دیر متوجه شدم .
یکیشون که خیلی بزرگتراز همه اس، من خودم حلش میکنم ه ...
این من باعث بهم ریختگی اوضاع میشه همیشه، جایی که نباید اون حلش کنه ،جایی که باید اجازه بده بقیه وظایفشون رو انجام...
بی مقدمه بهم گفت : میدونی وضعیت داشتن بعضی آدما کنارت مثل چیه ؟
گفتم :نه
گفت: مثل همین یارانه هاست که ریختن حساب خلق الله ،هست اما نیست ،داریش اما نداریش
هیچ حسابی نمیشه روش باز کرد
یک بازی و وقت کشی برای نرسیدن به چیزهای بهتر
از من چیزی دزدیدی به نام عاطفه
اگر به مال خرها بفروشی به تو ثمنی در ازای آن خواهند داد به نام پشیمانی
آن را به خودم برگردان تا به تو ثمنی دهم به نام چشم پوشی
می گوید: شمشیر از رو بستی؟!
راست می گوید هر وقت بی امان قلم بدست میگیرم در واقع شمشیر دولبه ای را کشیده ام و میجنگم تا یا پیروز میدان شوم یا کشته ....
در چنین رزمی اگر پیروز شوی پیروز میدان قلمت است و اگر کشته شوی، یک نویسنده...