یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
در رو ڪه باز ڪنیشومینه ای سرد و خاموشدورش فانوس زنگ زده، شمع های بی عطر ڪه سوختن ولی نساختندو تا مبل پارچه ایڪه بخوای روش بشینیصدای غژغژ ازش بلند میشهقاشق و چنگال، ڪاسه و بشقاب، لیوان و پارچ...یه سری خرت و پرت ڪه یه روز پر از عشق و زندگی و حس خوب بودنمتعلق به گذشته ی نه چندان دور من و حضرتعالی بودن...
میخوای چه کسی بشی!چه کاری رو انجام بدی! و به کجا برسی!دوست منباید تصویر ساز باشیباید رویا در سر داشته باشی،چند سال آینده رو در نظر بگیرو تصور کن که به همه خواسته هات، به همه آرزوهات رسیدیتصور کن زندگی آینده ت چه ویژگی هایی دارهو همینطور شغل و میزان درآمد و جایگاه اجتماعیت و ...بعد برگرد به زمان فعلیبه این فکر کن که چه کارهایی رومیتونی انجام بدی تاموانع رو برداری تا به مشکلات غلبه کنیتا مسئله ها رو حل کنی و سریع ترب...