در رو ڪه باز ڪنی شومینه ای سرد و خاموش دورش فانوس زنگ زده، شمع های بی عطر ڪه سوختن ولی نساختن دو تا مبل پارچه ای ڪه بخوای روش بشینی صدای غژغژ ازش بلند میشه قاشق و چنگال، ڪاسه و بشقاب، لیوان و پارچ... یه سری خرت و پرت...