دکمه ی پیراهنت باز است، دلبرتر نباش! آستین پایین بیاور، سِرتق و خودسر نباش! در نگاهت لات و عُزی، در دلت داری هُبَل! بت بساز از هیکلت، اما، دگر، آزر نباش! هی نمایش می دهی آن، هیکلِ پُر تاب را سیکسپک هایت بپوشان. جانِ من، دلبر نباش! بوسه ات مستم...
تو در دیوانه کردن محشری...