متن محمد خوش بین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات محمد خوش بین
شب شد و دلتنگ تو ام بغض تو مهمان من است
از بس شکستم از غم ات سر در گریبان من است
آخر به زنجیرم کشید این غم بی تو بودن ام
یخ بسته شب های مرا بی تو زمستان من است
دل دادم و دل برده ای عاشق و...
و از این روزهای غمگین ام با قامتی خم فرار کرده ام
یک روز خواهی آمد ولی حیف نامهربانم فرار کرده ام
دست از تو نه تن از تو شسته ام بی پناهیم پهن است
تا که دوباره لبخند را اتو بکشم از تن غم فرار کرده ام
ازچشم تو...
ما متهم به اتهام عاشق شدن شدیم
حبسی که میکشیم کمی عادلانه نیست
این زندگی که به تقدیر ما رقم زده
تیری ست رهگذر که قصدش کمانه نیست
از عالم و آدم که دعوی عشق میکنند
دیدم که یک به صد از آن عادلانه نیست
با پای خسته و لنگان...
مرا بغل بگیر و باز به نام خود خطاب کن
تمام هستی مرا به عشق خود مجاب کن
ببوسم و به بوسه ای طپش به قلب من فکن
مرا که سر خوشم ز تو به بوسه ای خراب کن
به خلوتی نشسته ام کنار عکس های تو
مرا کنار بودنت...
خیابانهای شهر بی تو خالی ست
محبت های تو بر من خیالی ست
از آن روزی که بی من رفته ای تو
هنوز عطر تنت در این حوالی ست
نمایان کن حضور ای حضرت ماه
که بی تو آسمان ام در سیاهی ست
اتاقم تلخ و سرد است تو کجایی...
من از وفا به جفا از عطش به سراب رسیدم
و از عاشقی و خستگی اش به خواب رسیدم
هم از خواب پریدم هم از کابوس گذشتم
که از سیاه ترین شب عشق به آفتاب رسیدم
دختری داری چو گل اما مفت شوهر است
که من از گل به آب...
یک فاجعه داد می کشد در خانه ریشه از خاک می کشد هر روز
بعد از تو خستگی با جنون عشق اش تریاک می کشد هر روز
می کشد بار عشق سوخته را می برد با خود تا رها باشی
می رود پوچ تر از پوچ باشی نقش ولگرد قصه...
نفسم باش مرا چون تو کسی نیست نفسم
شهر خالی ست مرا هم نفسی نیست نفسم
عشق زیباست که سرت به زیر خنجر باشد
جان دهی در قدم یار و تن ات بی سر باشد
بوسه زیباست در آن لحظه که تمرین نشود
ماچ کنی جیغ نکشد؟ بوسه که شیرین...
نفسم باش مرا چون تو کسی نیست گلم
شهر خالیست مرا هم نفسی نیست گلم
حافظ از حال من سوخته آگاه تر است
زده ام فالی و فریاد رسی نیست گلم
نیست حتی پر و بالی که به سویت بپرم
آسمان بی تو مرا جزء قفسی نیست گلم
کیمیایی و...
باز امشب دل به یادت بی قراری می کند
بی تو غم در درونم دل سواری می کند
دل خیال روی تو لحظه به لحظه می کند
گر چه عقل از جفایت حس خواری می کند
کودک دل میتپد با خواهش اش در هر طپش
لحظه دیدار را لحظه شماری...
باز امشب دل به یادت بی قراری می کند
نیستی و غم اندرونم دل سواری می کند
دل خیال روی تو لحظه به لحظه می کند
گر چه عقلم از جفایت حس خواری می کند
کودک دل میتپد با خواهشی در هر طپش
تا لحظه دیدار تو لحظه شماری می...
عشق تو از بس که ویران کرد رویای مرا
شعری دم شد تا بنوشد خستگی های مرا
رفته ای من زیر ریزش های باران مانده ام
در خیالت خیس کنار یک خیابان مانده ام
نیستی دل به دیدار رخ ماه تو تنگ است
در حسرت آغوش تو این بچه پلنگ است
وقتی در آغوش تو یک مزرعه بنگ است
هر دکمه پیراهنت یک آوازه ی جنگ است
رفتی دل از نبود تو دلگیر می شود
بی حوصله از تمام دنیا سیر می شود
زل زده ام به عکس تو بدون پلک
چشمان من به عکس تو زنجیر می شود
اشکم به روی قاب عکس نمی چکد
شاید کویری دید و تبخیر می شود
خانه در سکوت با...
🍁تمام من برای توست🍁
دلیل جوشش غزل وجود چشم های توست
معنای من برای تو بودن به زیر پای توست
سنگین نگاه میکنی وقتی که خالی از منی
بگو چگونه جان دهد جانم فقط برای توست
نوای دلنشین تو پر است در تمام من
سکوت می شوم فقط تمام من...
دوست ات دارم های تو شنیدن دارد
آرامش در بستر چشمان تو دیدن دارد
از دو سو مویت چه زیباست رو گلو
دست در دست تو از شوق پریدن دارد
شراب هفت ساله هم از بوی تو مست شود
سیب در دستان تو احساس رسیدن دارد
تو زیبایی ؛ دلاویزترین...
زیبا دختری مسیرش سوی من بود
نا خواسته در تیر رس یک راهزن بود
در تیر رسم تیر نگاه اش به دل ام زد
آهسته و ارام به زمین کمان من بود
بی دغدغه بی جنگ و نبردی دلم آرام
در دام دوتا چشم دو شمشیر زن بود
خواستم از...
کاش تو شاه نشین قلب ماشی
ای بهترین خلقت نقاش باشی
تو خوشتر از نقاشی اندام کاشی
ای شاهکار صنعت پیکر تراشی
خورشید منی دور تو می گردم همیشه
تو محوری و عالم هستی در حواشی
از خانه بیرون آ و دنبالت بلولان
یک شهر را با دامن گلدار ماشی...
بار دیگر دل به یادت بی قراری می کند
با غم تو در درونم دل سواری می کند
باز امشب مثل هر شب بعد باران مرده ام
در پشت پنجره ای رو به خیابان مرده ام
من و یاد آن نکاهت در زیر بارانی که نیست
میشوم خیس خیالت در...
دوست دارم تنها شویم یک بوسه از لبت کنم
در آغوشم کشم آغوش خود حبس ات کنم
دوست دارم شیرین شوی شیرین تر از افسانه ها
تا شاه نشین قلب خود در قصه ها ثبت ات کنم
گریه دارم شانه هایت پیش دیگری ست
این قصه ی دیگری هم نیش دیگری ست
باز امشب دل به یادت بی قراری می کند
جای دل غم با دل ام دل سواری می کند
درخیالم با تو ام در زیر بارانی که نیست
شدم خیس خیالت در خیابانی که نیست...
گریه دارم شانه ات دیوانه پیش دیگری ست
غصه ی این دیگری بر قلبم نیش دیگری ست
بازم امشب دل به یادت بی قراری می کند
جای دل غم با دل من دل سواری می کند
مثل هر شب بار دیگر بعد باران مرده ام
پشت یک پنجره ام رو...