در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد پدرم اگر اعصاب داشت به جنگ نمی رفت، نمیکشت ،نمیمرد مادرم ابروهایش را بر می داشت و کمتر سر نماز با خدا درگیر می شد . اسباب خانه یمان از ترس برادرم پنهان نمی شدند ، یا فرش ها مدام ترس از سقوط سیگارها...