ای گل خوشبوی من دیدی چه خوش رفتی ز دست دیدی آن یادی که با من زاده شد بی من گریخت دیدی آن تیری که من پر دادمش بر سنگ خورد دیدی آن جامی که من پر کردمش بر خاک ریخت لاله ی لبخند من پرپر شد و بر باد...