تو همان مسیرِ انتهای دوست داشتنی ... که باید میان راه تمام پل های پشت سر را ویران کرد !!
رفتن هم حرف عجیبی است شبیه اشتباه آمدن گفت بر می گردم و رفت و همه پل های پشت سرش را ویران کرد همه می دانستند دیگر باز نمی گردد اما بازگشت بی هیچ پلی در راه او مسیر مخفی یادها را می دانست .