کاش جای شرم، گاهی دل به دریا می زدیم این که تنهاییم، تاوان خجالت های ماست
در شب توفان غم،آرام بودن مشکل است من لبالب آهام اما لبگشودن مشکل است
ای که گفتی بی قراری های من بازیگری ست بی قرارم کرده ای .... اما دلت با دیگری ست
سایه ای از خویش روی دیوار پیدا کرده ام فصل تنهایی به سر آمد یار پیدا کرده ام
میخواستم که سیر ببینم تورا...؛ نشد! ای چشم بیقرار! چه جای خجالت است؟!