دریای هستی من از عشق توست سرشار این را به یاد بسپار
زندگی گرمی دلهای به هم پیوست است تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
آفرید این جَهان به خاطرِ عشق آنکه ایجاد کرد هَستی را....
بنده عشق ندارد به جهان سودایی از خدا می طلبد، صحبت روشن رایی