عادت کردهایم آنقدر که یادمان رفته است شب مثل سیاهی موهایمان ناگهان میپرد و یک روز آنقدر صبح میشود که برای بیدار شدن دیر است ...!
من به تو مرطوبم طوری که اندوه به شب