کاش سرما بخورم دکتر من نسخه کند: عسل از کنج لب و تُرْشیِ لیمویت را
چشم زن های عرب هم مثل چشمان تو نیست در رقابت با نگاهت، چشم آهو لازم است...
مثل آذر ماه کردستان نبودت سرد بود کلبه ی سرد مرا شهریور اهواز کن
بعدِ ویران شدنم ساخت مرا اما رفت... فرض کن بارِ دگر زلزله دربم بزند