پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به گمانم آرزوهایم با همان قاصدک ها که به امیدرسیدن به آسمان فوت کردم ، از هم پاشید!یاسمین فتحی✍🏼کپی با ذکر اسم نویسنده ایرادی ندارد!...
صدای جیغ های سرشار از ذوق کودکی هایمان در گوشم میپیچد!خنده و گریه هایی که فاصله شانحتی چندثانیه هم نمیشد ؛عمو زنجیر باف هایی که دوتایی میخواندیم ؛تاب تاب خمیر ها ؛آسیاب بچرخ ها ،یا...گردو شکستم ها...!بازی مورد علاقه اش بود...لبخندی زده و زمزمه میکنم:+گردو...آخ از اخم های شیرینش برای حفظ تعادل :)-شکستم!+فندق...چقدر جِرزن بود و خیال میکرد من نمیفهمم :)-شکستم!+پسته...اشتیاق چشمانش برای برنده شدن :)-شکستم!درد...
|𓆉︎🌱 ❦︎| بازهم پاورقی اولین روز هفته که...شنبه حقش را خورده:-به تاریخ آخرین اشکی که از آبان چکید!-«خط خطی ۱۲۶»اگر از من بپرسند مرگ را چگونه معنا میکنی...حال آن قاضی عادلی را شرح میدهم که در یک جنگ خونین ، مانند همیشه با کفش هایی به نام وجدان دلش را له ، و حکم اعدام پسر خوانده یپنهانیِ قاتلش را صادر کرده! -جام- جهانی 🕸-نویسنده: یاسمین فتحی 🐢کپی بدون هشتگ نویسنده حرام 🚫...