در خیال موج دریا، قصه ی طوفان شنید
راز پنهان دل ابر به باران شنید
در عبور از کوچه ی باد، نغمه ی برگ خزان
قصه ی عشق ز لب های گلستان شنید
ماه در سایه ی کوه، چهره ی خورشید ندید
راز شب را ز نگاه ستارگان شنید
در خزان زلف تو، باد بهاری گم شد
قصه ی گل ز لبان تو بهاران شنید
چشم مست تو، حکایتگر هزاران افسانه
راز دل را ز نگاه دلبران شنید
در دل آتش عشق، قطره ی اشک سوخت
قصه ی درد ز دل های پریشان شنید
در غبار ره عشق، گم شدم و پیدا شدم
راز گمراهی را از رهروان شنید
در سراب لب تو، تشنه ی دیدار شدم
قصه ی وصل ز لب های عطشان شنید
در نگاه تو، هزاران جهان پنهان بود
راز هستی را ز چشم تو یزدان شنید
ای که در سایه ی غم، شعله ی شادی داری
قصه ی عشق ز لب های غزل خوان شنید
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR