100 متن کوتاه آرمان پرناک ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره آرمان پرناک
100 متن کوتاه آرمان پرناک ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن آرمان پرناک برای اینستاگرام و بیو واتساپ
دست خودم نیست
که پوستِ نگاهم،
به نگاهت چسبیده
نمی توانم
نمی توانم
حتی یک پلک
از تو جدا شوم
«آرمان پرناک»
بدون مژه
بدون ابرو
بدون مو
تو هنوز هم زیبایی
بهارِ پاییزی
«آرمان پرناک»
حرص نخور، قندم !!
فنجانِ زندگی،
قهوه تر از آنست که بخواهی
مزه بپرانی !!
آرمان پرناک
ایستگاه به ایستگاه منتظرم
و تو سوار بر قطار
هیچگاه پیاده نمی شوی،
خاطراتِ کودکی !!
آرمان پرناک
جای قایق
تابوت نشسته است
جای آب
دست های مردم!
نمی دانم آن دوردست
سهراب ایستاده است
یا چهره ای دیگر جای او...
«آرمان پرناک»
ابری، غروب، طرحِ خداحافظ ...
تنها لباسِ تن خورِ بوتیکم
آرمان پرناک
کلاهِ پشمیِ صیاد
یا
جنگلی که در
جای خالی درختانش نشسته است؟
برای پرنده ای
که از آسمانِ مجازی
کوچ کرده،
کدام را می توان
آشیان گزید؟
«آرمان پرناک»
کدام قانون ؟
کدام محکمه ؟
مثل شب
روشن است
کودکی ام را
کشته اند..
«آرمان پرناک»
بی تو
بی زندگی
در دریای عادت شنا می کنم
در خیالِ وصالت، پرواز!
من آن ماهی
که می خواست پرنده باشد...
«آرمان پرناک»
خوبست!
برایش شال بباف
کلاه بباف
قصه بباف !!
خوبست لااقل,
یک سرنخ خوبی,
یک سوزن از تو,
به یادگار دارم,
سوزنی که
قلبِ پاره ام را
پاره پار ه تر دوخت ...
«آرمان پرناک»
پرنده ای که در خواب
از قفس
آزاد کرده بودم
صبح امروز بیدارم کرد
با نوک زدن هایش
بر پنجره!!
«آرمان پرناک»
عمریست پای درس زندگی نشسته ایم
تا یادمان دهند زندگی همیشه نیست
(آرمان پرناک)
مزرعه زیر هجوم
و
مترسک، شب و روز
مترسک، جیغ و باد
مترسک، ترس و لرز
قارقار ... مترسک تنها
چه کسی جیغ مترسک را شنید؟
قلبِ من چون چاهِ خشکی در مسیرِ کاروان ☘︎ ☘︎
هر کسی آهی دعایی یوسفی انداخته ☘︎ ☘︎
آرمان پرناک
تا رسیدیم به الفبای دان و آشیان
نوک زدند به مغزمان
و گفتند: کوچ؛ تکرار کنید: کوچ!!
«آرمان پرناک»
پرسیدی
ما که در لنزِ دوربین بودیم
پس چرا ظاهر نشدیم
عزیز دلم
پاسخ ساده است
غمگین ها
جایی در جهانِ عکس ها ندارند!
«آرمان پرناک»
خورشید را تار می دید
عنکبوت
گمان کرد پیامبر است
☘︎ ☘︎ آرمان پرناک
آسمان هاست /
که کوچ می کنیم به کوچ /
بی آنکه بدانیم چرا
«آرمان پرناک»