در کوچه ای که آفتاب از...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در کوچه‌ای
که آفتاب
از لابه‌لای برگ‌های نارنج
نقاشی می‌کشد
بر دیوارهای کاه‌گلی،
کودکی
با پیراهنی از باد
می‌دود.

دست‌هایش
پر از خاکِ بازی‌ست
و در چشمانش
آسمانی‌ست
که هنوز
هیچ هواپیمایی
خطی نکشیده بر آن.

صدای خنده‌اش
مثل پرنده‌ای
از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر
می‌پرد
و مادر
از پشت پنجره
با نگاهش
دست می‌کشد
بر موهای خیال.

کودکی
در سایه‌ی درخت توت
با یک سنگ صاف
بر لبِ جوی
جهان را
به بازی گرفته است.

و زمان
با کفش‌های بزرگش
در انتهای کوچه
بی‌صدا
قدم می‌زند…

ساناز ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR
art.saniebra@
ارسال شده توسط
ارسال متن