100 متن کوتاه محبت ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره محبت
100 متن کوتاه محبت ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن محبت برای اینستاگرام و بیو واتساپ
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ !
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی ؟
عشق است و محبت باقی همه هیچ
جنبه محبت نداریم
ظرفیتمان که تکمیل شد
غرورمان سرریزمیشود
و سِیل بی تفاوتیمان
افرادمهربان راغرق میکند!
آرام که گرفتیم
هاج و واج دنبال محبت میگردیم
آدمهای عجیبی هستیم!
شب یا روز روشنایی یا تاریکی
فرقی نمی کند
رویا ها همیشه تصویر تو را به رخ می کشند
هیچ چیز در زندگی شیرینتر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد. من هر وقت فهمیدهام که مورد محبت کسی هستم، مثل این بوده است که دست خداوند را بر شانه خویش احساس کردهام ...
یک اردیبهشتى تمام تار و پودش از عشق بافته شده و بهشتى ترین محبت ها را در قلبت مى کارد.سایه حواسش هیچ وقت از سرت کم نمى شود و تا پاى جان امانتدار احساس زیباى شماست. قلب هاى زیباى بهار تولدتان مبارک
محبت مثل سکه است که تو قُلک دل هر کسی بیندازی!
دیگه نمیتونی درش بیاری مگه اینکه دلش رو بشکنی.
آنی که ز صبح خنده بر لب دارد
بر قلب کسان بذر محبت کارد
هر روز بخند و شاد باش ای دوست
بگذار جهان بر تو محبت آرد
یلدا با مهر و محبت یلداست
با دوست داشتن ...
عشق ...
علاقه ...
عاطفه...
با دستهای اناری مادرم
با خاطره های شیرین پدرم
یلدا بهانه ای ست برای از تو گفتن
رعنا ابراهیمی فرد
هر چند که سرد است جهان با دلِ خونم؛
جاری ست، از او، غم، به رگِ حسّ جنونم؛
صد شکر که در فصلِ زمِ پُرنمِ دنیا،
با مهرِ محبّت شده دل گرم، درونم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
دست از عشقت نخواهم کشید،
حتّی اگر،
به پای حسّ نابِ محبّت،
جانم از دست برود!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب گل های سپید دشت احساس.
این محبت است که یک طفل را با یک زن پیوند مادر پسری می بخشد نه شیر که یک زن به یک طفل می دهد چون اگر این طور بود تمام (گاو) ها بالای بشر حکم مادری داشتن
خ.نواندیش
مریم ؛ با تمام احساس و بی ادعا به افرادی که سلامت را جوابگو هستند محبّت کن فقط محبّت در تمام بالا و پایین شدن روزگار گم نمی شود الباقی احوالات همه به فراموشی و گاه به خاک سپرده می شوند.
گل سرخ محبت را به گل آبی روحم بدل میکنم
اسب سیاه مرادم را به رنگ سپید می آلایم
هر دویشان را در دریای آرزوها می رویانم
و در بقچه ای از محبت تقدیمش میکنم به تو
ساناز ابراهیمی فرد
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
آدم زنده به محبت نیاز دارد و مرده به فاتحه !
ولی ما جماعت برعکسیم ؛ برای مرده گل میبریم و فاتحهی زندگی بعضیها را میخوانیم ...
کاش هرگز در محبت شک نبود.... تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان و دل است
واژه تلخ خیانت حک نبود . . .
یا برو یا بمان...
میدانی؟
وقتی قبل از برگشتن، فعل رفتنی در کار باشد؛
محبت خراب میشود، محبت ویران میشود...
محبت هیچ میشود.. باور کن!
یا برو یا بمان...
اما اگر رفتی، هیچ وقت برنگرد، هیچ وقت...
به بعضیا وقتی همش بگی چشم کم کم دل شو می زنی می شی پشم! می بینی محبت زیادی و احترام زیادی از شیشه و کراک هم توهمش بیشتره. حواستو جمع کن...
با دو قلب لبریز از عشق و محبت در عطر بوی گلها در پر شکوهترین شب زندگی خود بزمی ترتیب داده اند
مقدم گلبارتان را به دیده منت ارج می نهیم
بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های بیست، بوی دفتر حساب و مشق های ناتمام، بوی دوستی و مهر و محبت است…
تو را دوست دارم ...
بدون آنکه علتش را بدانم !
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا ...
گرمترین خانه،
خانهای ست که در آن
مرد خانه محترم شمرده شود
و زن خانه محبوب باشد، فقط همین...
مرد تشنه احترام است
و زن عاشق محبت است...
.
به مادرم فکر می کنم
تپش های قلبم به لکنت می افتند!
ظرفیت یادآوری این حجم از محبت او را ندارند!
آدم ها تمام زمین را تسخیر کرده اند ، اما فقط تعداد کمی انسان در کنارشان وجود دارند
به جای دیوارها در زندگانی،
فقط بایستی آشیانه ای از مهر و محبت و دوستی ها ساخت.
رحمان شاهسواری کینگ
هیچوقت بیش از حد عاشق نشو...
بیش از حد به کسی محبت نکن....
بیش از حد به کسی اعتماد نکن... چون همین بیش از حد
به تو بیش از حد آسیب میرسونه...!
نگاهت را دوست دارم
نگاهی که ازروی محبت ست
نگاه تو با نگاه من
درآمیخت
وعشقی جاودانه ساخت
عشقی که مرا می برد
به کوه ودشت
به جنگل سر سبز شمال
چشم شکلاتی من
دوستت دارم
قلب ، خاک خوبی دارد
در برابر هر دانه که در آن بنشانی
هزار دانه پس می دهد
اگر ذره ای نفرت کاشتی
خروارها نفرت درو خواهی کرد
و اگر دانه ای از محبت نشاندی
خرمن ها بر خواهی داشت
دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است
اگر با محبت غنچه ها را آب دادی باز می شوند
اگر نفرت ورزیدی غنچه ها پلاسیده می شوند.
سیمین دانشور
سووشون