حبیب آقا نه کافه رفته است نه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

حبیب آقا نه کافه رفته است، نه کتاب خوانده است و نه سیگار برگ برلب گذاشته و کلاهِ کج بر سر ؛ نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است و نه ولنتاین می داند چیست !
اما صدیقه خانم که مریض شد، شب ها کار می کرد و صبح ها به کارِ خانه می رسید ، در چشمانش خستگی فریاد می زد ، خواب یک آرزو بود. اما جلوی بچه ها و صدیقه خانوم ذره ای ضعف بروز نمی داد ...
حبیب آقا عشق را معنا می کرد ، نمایش نمی داد !

ZibaMatn.IR
ارسال متن