چند روزیست زاویه دید احساسم نسبت به اطرافیانت تغییر کرده.
بی رو در بایستی بگویم
به آنها حسادت میکنم
نه به مادرت
که غذای مورد علاقه ات را میپزد
رخت هایت را میشوید،
قد و بالایت را قربان میگوید
و به سویت "وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ "فوت میکند
نه به خواهرت
که سایه ی سرش هستی و دلتنگی هایش را شانه
نه به آن دخترکان ترگل ورگل دور و برت که رسومات دلبری را از برند
من به ...
به شانه موهایت و دست نوازشش بر سرت
به تلفن همراهت و بوسه های تب دارش بر لاله گوش هایت،
به یقه پیراهنت و لمس لطافت گردن کشیده ات،
من به کمربند چرم مشکیت و حلقه محکم دستانش به دور کمرت ...
.
.
.
حسادت میکنم.
ZibaMatn.IR