زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آتشین،بوسه اش
گرمی نداشت
آرواره ی بی دندان او
گاز زدن جویدن را
آرزو کرد،
برایش
برای خندیدن
بی چاره می شود
مجبور است
با دست پوست استخوانی اش
دهانش را بپوشاند!
خود سانسوری خنده؛
پایان شادمانی نیست!
برق لبخند در اولین دیدار،
تا آخرین نگاه؛
در خاطره ی ذهن می ماند.!
دعایی زیبا،نفرینی دلچسب؟
الهی پیر شی؛
جوانی.. .!
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن