من تا انتهای این راه عاشقانه با توام،
کافیست دستت را در دستانی که هیچ وقت رهایت نمیکند
قفل کنی، جانا آخر مگر میشود دستان ظریف تو را رها کنم؟
بیا در آغوش من، میخواهم تمام راه را مست عطر موهای
قرمزت شوم.
هر دو مسافریم در این راه، ما مسافر عشق هستیم، عشقی که
حتی سال های بعد با دیدن
چین های دستانت،
موهای سفیدت
از بین نمیرود، آخر حتی پس از سالها تو همان دلبر طناز من،
همان دخترکی که با دامن صورتی اش مرا شیفته خود کرد
باقی میمانی، همان عشق همیشگی من باقی میمانی.
نویسنده | یگانه
{#ی_دال}
ZibaMatn.IR