زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

عده ای از آدم ها هستند که از یک جایی به بعد خودشان را به در و دیوار نمی کوبند، از هرچه هست و نیست شاکی نمی شوند. از آدم ها فاصله نمی گیرند، متنفر نمی شوند. فقط خسته اند. عده ای از آدم ها هستند که وقتی کنارشان از عشق صحبت می کنید، می خندند و می گویند عشق؟! عشق دیگر چیست؟! مگر وجود دارد؟! مگر می شود روی آن حسابی باز کرد؟! شاکی می شوند و دلخور، که جمع کنید این بساط را، عشق دگر کجا بود! نگاه به خنده ی این آدم ها نکنید، این خنده هایشان از هزاران گریه بدتر است. این ها جگرشان برای عشق سوخته و خاکستر شده که این گونه از عشق می گویند. این آدم ها، زمانی عاشق بودند ولی با چشم های خودشان خیلی چیزها دیدند، خیلی چیزها شنیده اند و انگشت خود را در حلقشان فرو کرده و هر چه عشق و احساس بود بالا آورده اند!
آری! از همان زمان متنفر شدند از عشق، از محبت، از هر چه احساس و زبان بازیست. این ها یک روزی، یک جایی باز هم عاشق می شوند، ولی خدا می داند چقدر طول می کشد تا از ته دل شان، بار دیگر به کسی اعتماد کنند و پذیرای او باشند.
به قولِ شاملو:\و عشق اگر با حضور همین روزمرگی ها، عشق بماند، عشق است\
ZibaMatn.IR

Atiyehnevis ارسال شده توسط
Atiyehnevis


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن