بیقرار..
گفتی بیا و بنشین در چشم من نگاه کن
چون عاشقی سبک بال پرواز را صدا کن
گفتم که مست مستم بر سینه ات نشستم
از شوق دیدن تو عمری ست چشم نبستم
گفتی که شور عشق است با من بخوان حافظ
گفتم غزل فراوان گفتی بخوان نافذ
گفتم که جان ندارم جانی ز جان برآرم
گفتی که جانت عشق ست چون جان بی قرارم
ZibaMatn.IR