بچه که بودم وقتی مریض میشدم ؛ عزیز میگفت : تا شب نشده ببرینش دکتر ، شب که بشه بدتر میشه ها! می خندیدم و میگفتم : مریضی مریضیه دیگه عزیز چه ربطی به روز و شبش داره؟ می:گفت ننه من نمیدونم چه حکمتیه ؛ ولی همه درد و ،مرضا...
آخر داستان ما نقاشی از تصویر تو بود که آن را با آهی کشیدم