متن زمان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زمان
زمان نشان دهنده ی شخصیت است…
قدم در راه بگذار ومپرس ازچند و چون،ای دل!
زمان از دست خواهد رفت، امّا و اگر کافیست
تنها میدانستم زمستان بود
تنها میدانم زمستان است
تنها...
زمان یخ بسته
و من
-یک ماهی-
ساکنِ آبواره ای که از چشمِ آسمان اُفتاده است
آرمان پرناک
تنها میدانستم زمستان بود
تنها میدانم زمستان است
تنها...
زمان یخ بسته
و من
-یک ماهی-
ساکنِ آبواره ای که از چشمِ آسمان اُفتاده است
«آرمان پرناک»
فرفره ام را، عصایم را، فرفره ام را /
درونِ درختِ زمان /
چال کرده اند /
شاید تبر /
قایقم را پیدا کند !
«آرمان پرناک»
در گوشه ی چشمم
طلوع و غروب آفتاب هم
به هم رسیده اند
من
که دو پای زمان دارم
پس
چرا به تو نمی رسم
«آرمان پرناک»
در گوشه ی چشمم
طلوع و غروب آفتاب هم
به هم رسیده اند
من
که دو پای زمان دارم
پس
چرا به تو نمی رسم ...
«آرمان پرناک»
زمان ، بخیه می زند
امّا
نه درد ها را
حجت اله حبیبی
قدر زمان را بدانیم..
زمان مثل طلاست کم یاب و گرون..
زندگی می گذرد و غم امروز تجربه فردا می شود، زخم ها درس های زندگی می شوند، شادی ها خاطراتی خوش بجا می گذارند، لحظات ناب به سرعت و لحظات توان فرسا به ندرت می گذرند،
آری زندگی پر از شگفتی های نامحدود است و هر لحظه ما را به...
لحظات زندگیم را چنان زندگی میکنم که هرگاه به زمان اجازه سخن گفتن داده شد بگوید؛ یکی هست که همیشه جلوتر از من و قشنگ تر از من زمان را به لحظه تبدیل کرد و گذشت.
۱۴۰۲/۱۲/۱۴مریم بیانی
⏰⏰⏰⏰⏰
زمان، تند است؛ وقتی، کارِ بسیاری ست/
ولی کند است؛ وقتی، وقتِ بی کاری ست/
و خیلی سخت و طولانی ست، هر کس را/
که دردی دارد و، در اوجِ بیماری ست/
دقایق، از نمای وصفِ آن دورند/
اگر چه: شغلشان، شورِ زمان داری ست/
زمان، آنگونه هست آخر؛...
زمان آدم هارادگرگون می کند...
فاطیماه نویسنده وشاعر
نه شکایت از زمین
نه گلایه از زمان
در حافظة کودکی ام نوشته اند:
« از ماست
که بر ماست».
قطار زمان ایستگاه توقف ندارد جزروی ریل کاغذ...
به شناسنامه پیر شده ام اما بواسطه قلمیِ که بی وقفه درکوچه پس کوچه های خاطرات شیرین جوانی روی کاغذ میرقصد ومیتازد گمان گذرعُمر نمی برم !؟ نشان به آن نشان که بانگاهی به کاغذ وکلمات خارج شده از جوهر خودکار ؛...
جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان؛
جاده باریک و سفر نزدیک است
بایَدَت رفت از این شهری که؛
همه اَش وسوسه ای تاریک است
شیما رحمانی
شهر؛ باردارِ غمی جانسوز
کوچه؛ داغدارِ قدم هایِ شاید یک روز!
و خانه؛ خانه هم عجیب در حسرتِ دیروز است.
آه از این سایه یِ غارتگرِ هر روز؛ زمان
آه از این داغِ جگرسوز؛ زمان شیمارحمانی
امروزه جهان ، تفکر و سرمایه پنهان از نظر ها( زمان) را صرف جهش و گسترش محیط زندگی ، و کشف هر آنچه که وجود دارد و افرادی نمیخواهند آنرا در ذهن و مغز خود بگنجانند می کند. ارتباط با یکدیگر، با محیط و با موجودات آشنا و بررسی شده...
سبز می شود
درخت انتظار
حتی
در حصار زمان
باد صبا