در خاطرم نیست چه کسی با برگ های پاییزی آوازهای زرد را با صدای گرفته ی پاییز به دشت ها بُرد و بر لبانِ مه گرفته ی ما طعمِ رنگ های پخته ی خزانی ریخت پاییز با دستانِ طلایی اندامِ طلایی، اندوهِ طلایی با زین و مَرکبِ طلایی قوس های...