ما دو تا دیوانه مگر چیز زیادی از این زندگی می خواهیم ؟ گوشه ی اتاقی سفره ی عقدمان را پهن می کنیم، دختران فامیل تور سفید را به دست می گیرند و یکی از همین آخوندها خطبه ی عقد را می خواند بی آنکه بدانیم برای خودش چه می...
به تو دچار شده ام ، وضعیت حادی است ...! به مراقبت های ویژه نیاز دارم به بوسه و آغوشت ...!