جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
ما انسان ها بیشتر به داشتن اهمیت می دهیم، تا به بودن......
باید دامپزشکان نیز مانند پرستاران ، معلمان و پاسداران ستایش می شدند ، این عالمان نجیب ، خدوم ، بی ادعا و گمنام برای حراست از سلامت جامعه در صف اول مبارزه با بیماری های مشترک بین انسان و حیوان هستند چرا که خطر ابتلا به بیماری های هولناکی مانند هاری ، جنون گاوی ، آنفولانزای پرندگان و … را برای حفظ سلامت هموطنانشان به جان می خرند...
کسی که برای التیام درد انسان ها می کوشد مهربان استو کسی که برای درد حیوانات دل می سوزاند مهربان ترین انسانهاست…روز ملی دامپزشکی بر فعالان این عرصه مبارک باد...
تو انسان باشنمیخواهد مسلمان باشی!باخدایت هر روز حرف بزنشکرگزارش باش با زبان خودت خدا میفهمد حرفهایت رانترس خدا بد نیست!حق کسی را نخوردلی را نشکنغمگینی را شاد کنمریض را مداوا کنتو به اندازه ی توانت خوب باش و خوبی کن!بخدا خدا همینجاست در دل تو در افکارت!نه در دینت نه در مذهبت نه در نمازت......
در کهنسالی، انسان عاقل و فرزانه می شود و تجربه های خود را به نسل های بعد انتقال میدهد.روز سالمند مبارک...
انسان زندانی تنفر و تعصبات خودش است...
شاد بودن تنها انتقامی است که انسان می تواند از زندگی بگیرد...
در انتقام گرفتن انسان با دشمن خود برابر است ولی در چشم پوشی از آن/ او مقامی بالاتر دارد....
انسانها شبیه هم زندگی نمی کنند یکی زندگی می کندیکی تحمل......
زندگی عمر کردن نیست. بلکه رشد کردن است. عمر کردن کاری است که از همه حیوانات برمیآید اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده معدودی میتوانند ادعایش را داشته باشند....
تنهایی چیزهای زیادی به انسان می آموزد اما تو نروبگذار من نادان بمانم...
من حداقل 14حقیقت رو راجع به شما میدونم...1. الان بیداری2. گوشیت روشنه3. یه انسان هستی4. داری pm منو میخونی5. تو نمیتونی وقتی زبونت بیرونه بگی ژ7. الان داری امتحان میکنی8. الان خندت گرفت9. اصلا ندیدی که عدد6رو جا انداختم10. الان برگشتی چک کنی ببینی جا انداختم یا نه11. الان باز خندیدی12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم13. الان چک کردی ببینی کدومه14. پیداش نکردی داری میخندی...
تو مرا می فهمیمن تو را می خواهمو همین ساده ترین قصه یک انسان استتو مرا می خوانیمن تو را ناب ترین شعر زمان می دانمو تو هم می دانیتا ابد در دل من می مانی…...
همه چیز مصرف می شود و بعد دور انداخته می شود بیشتر از همه انسان...
مبارزه انسان را داغ می کند و تجربه انسان را پخته می کند!هر داغی روزی سرد می شود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود!...
انسان نباید روح خود را دو دستی تقدیم کسی کند که قصد ندارد روحش را تقدیم کند. کسی که هدیه نمی دهد قدر هدیه را نمی داند....
انسان غرق شودقطعأ میمیردچه در ، دریا ، چه در رویا ، چه در دروغ ، چه در گناه چه در خوشی چه در قدرت چه در جهل چه در انکار چه در حسد چه در بخل چه در کینه چه در انتقام...مواظب باشیم غرق نشویم ،انسان بودن به تنهایی یک دین خاص است کهپیروان چندانی ندارد ....
کوه با نخستین سنگها آغاز میشودو انسان با نخستین درد...من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...
ولی انسان هنوز چیزی بهتر از مرگ پیدا نکرده تا زندگیش رو دوست داشته باشه...
ماهیها گریه شان دیده نمیشودگرگها خوابیدنشانعقابها سقوطشانو انسانها درونشان ......
خلأ روحی، علت عمدهی آن است که آدمیان به دنبال معاشرت، سرگرمی و انواع تجملاتی میروند که بسیاری از مردم را به اسراف و سرانجام به فقر میکشاند. کسی که از نظر ذهنی پُرمایه است، به دنبال زندگی آرام، باقناعت و در حد امکان بدون درگیری است. از این رو، پس از اندک آشنایی با کسانی که به اصطلاح همنوع او هستند، به انزوا کشیده میشود و اگر شعوری در حدّ کمال داشته باشد، تنهایی را برمی گزیند. زیرا آدمی هرچه در درونِ خود بیشتر مایه داشته باشد، از بیرون کمتر طلب ...
ترجیح می دهم کامل باشم تا اینکه خوب باشم. برای اینکه انسان کاملی باشیم باید تمام جنبه های وجودمان را خواه خوب یا بد را در بر بگیریم. برای آنکه انسان کاملی باشیم باید خوشحال و شاد و راضی و همچنین خودخواه و خشمگین و غمگین باشیم. اگر خود را فقط مالک نیمی از وجودمان یعنی آن نیمه ی خوب بدانیم و نیمه ی دیگر را «انکار» کنیم، کامل بودن را به اندازه ی کافی احساس نخواهیم کرد. آنگاه یک نوع احساس آزار دهنده را تجربه میکنیم که گویی همیشه خطایی در ما وجود دارد...