متن مبارزه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مبارزه
تو ای اندوه پوشالی! تو ای تشویش ویرانگر!
تو ای بیرحمِ سرخ از مرگ! ای زالوی هر باور!
شبیه مار از دیوار، میآیی به قصد من
اگر میرانمت با سنگ، فردا میرسی از در
تو میتازی به نام ناامیدی، بغض، تنهایی
و جا وا میکنی در بودنم، هی میزنی خنجر...
مرد من!
من هماره مبارزه می کنم
و مبارزه می کنم
تا زندگی ظفر یابد
تا درختان جنگلها برگ بر آرند
تا عشق به خانۂ مُردگان در آید
که فقط عشق می تواند
مُردگان را به حرکت در آرد!
سعاد الصباح
مترجم: طیبه حسین زاده
از دیگران شکایت نمی کنم
بلکه خودم را تغییر می دهم
چرا که کفش پوشیدن راحت تر از فرش کردن دنیاست
مبارزه انسان را داغ می کند
و تجربه انسان را پخته می کند
هر داغی روزی سرد می شود
ولی هیچ پخته ای خام نمی شود
لب هایت
و تب تند نشسته در چشمانت
و عشق که منتظر است
مبارزه را آغاز کنی
در صحنه تنم
تا قدرت نمایی کند...