در دقایقِ کوتاهی لوله ی اکسیژن از بینی اش بیرون افتاد و چشمانش را بست و بی ناله و فریاد به آرامش رسید. قرآنِ کوچکش را که شب ها برای اطمینانِ خاطر از بودنش با دست چرخاندنِ زیرِ بالِش حضورش را می آزمود بر سینه اش گذاشتیم و شیر قل...
خدایا آرزو دارم که بیماری نباشد/ دلی درگیرِ درد و بسترِ زاری نباشد/ اسیرِ غم نگردد هیچ، انسانی و هرگز/ چروکِ اخم، بر ابروی رخساری نباشد/ شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
تا به خودم آمدم، فهمیدم که بیمارم، یک بیمار روانی، روحم بیمار است، روانم درد می کند، قلبم تیر می کشد و بی رحمانه بر وجودم تازیانه می زند، گاه به مانند یک مار زخمی به دیگران نیش میزنم و پرخاش می کنم و گاه مهربان و مظلوم می شوم...
اشک تمام صورتش را پر کرده بود.. آرام ب سمتش قدم برداشتم.. نگاهم کرد اما باز نگاهش پر از اشک شد و ب پایین افتاد مرواریدهای درخشانش.. لب گشودم تا دلداری بدهم.. اما.. سکوت همچو مُهری پر رنگ بر دهانم کوبیده شد.. نفسی کشیدم و تنها لبخند تلخی بر لبانم...
🍁امسال حال پائیزمان خوب نیست! به جایِ برگ های زرد و نارنجی آدم های سرزمینم می ریزند. به جایِ بویِ نَم باران، بوی آتش راهِ طرقبه، بلال ذغالی و نوشیدن دوغ آبعلی، بوی اندوه و رنگ غم بوی الکل و راهروهای بیمارستان می آید. حال شهرم خوب نیست. شهری که...
شِکل دست ها را مرور کنیم، نگرفتن ِ آن ها ما را خواهد کُشت. نبودِ روابط، نداشتنِ احساسات خط های عمیق تری بر جسمِ ما خواهد کشید. اشک نریختن ها بالای سَرِ کسانی که از دست دادیم، دلداری ندیدن ها و نکردن ها برای کسانی که یک نفرِشان رفت، برای...
الکسی تایما یه بیماریه که درصد زیادی از ما بهش مبتلایم تب میکنیم و به حد انفجار میرسیم اما دهنمونو محکم میبندیم که چیزی بیرون نیاد تعریفی تمجیدی دلجوئی...! آلکسی تایما ناتوانی در بیان احساسات و فقر ابراز علاقه س، یا همون کوری احساس. دلمون برای در آغوش کشیدن عزیزی...
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم به دو عالم ندهم لذت بیماری را
هم وطنان، بگذارید در این ساعات رنج روحی جشن بزرگ بهار را از حبس به شما شادباش بگویم! همه چیز آرام و قرار می گیرد، همه چیز می گذرد، غم ها و نگرانی ها رفع می شوند، راه ها دوباره هم وار می شوند و باغ، هم چون گذشته، شکوفا...
دلم یک عید قدیمی میخواهد یک عید واقعی که در آن ، تمام مردم شهر بی وقفه شاد باشند نه کسی عزادار آخرین پرواز باشد نه بیم بیماری، تن شهر را بلرزاند عیدی که دنیای مارا قرنطینه نکند
دوا و دارو، بیماری ها را افزایش می دهد.
قدرشناسی نوعی بیماری است که سگ ها دچار آن هستند.
گرچه این شهر هراسان شده از بیماری من پرستارم و عمریست خطر کرده دلم...
خانواده محترم... ضمن عرض تسلیت به مناسبت در گذشت همکار محترم جناب آقای ............. از اینکه به علت شرایط خاص فعلی و به منظور حفظ سلامت آن خانواده ی محترم امکان حضور در مراسم ترحیم فراهم نگردید، پوزش می خواهیم. بقای عمر با عزت بازماندگان محترم را خواستاریم. مدیریت و...
خانواده محترم... ضمن عرض تسلیت به مناسبت در گذشت پدر گرامیتان زنده یاد... از اینکه به علت شرایط خاص فعلی و به منظور حفظ سلامت آن خانواده ی محترم امکان حضور در مراسم ترحیم فراهم نگردید، پوزش می خواهم. بقای عمر با عزت بازماندگان محترم را خواستارم.
دوای دَردم گرتویی دراوج بیماری خوشَم ️ ️️️
برید به اون کسی که دوسش دارید بگید: دوستت دارم شهر بوی مرگ میده!
بیماری از نگاه زمستانی ام گریخت آن روز پشت گرمی لبهات همنفس!
دلیل بد اخلاقیای بعضیا بیماری نیست... عصبی بودنم نیست...! اونا فقط دلتنگن دلتنگ دلتنگ دلتنگ...! .
دلیل بد اخلاقیای بعضیا بیماری نیست.... عصبی بودنم نیست اونا فقط دلتنگن دلتنگ دلتنگ دلتنگ
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من قصه‌ی عشق شود قصه‌ی بیماری من ...
فکرش را بکن همه ی پزشکان، بوسیدن یار را ، بوییدن یار را تجویز میکردند آخ که بیماری عجیب میچسبید
ما به آدمهایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن. به آدمهایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه. به آدمهایی محتاج هستیم که به آینده بچه هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان. ما از فرومایگی ها استقبال نباید بکنیم, بلکه می...
پرندگانی که در قفس زندگی میکند فکر میکنند پرواز یک بیماریست...
