شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
برایم سیگاری آتش بزنمیان لب هام بگذارو دور شو.پر از باروتم!...
بغضمی فشاردگلوی دیوار راهنوزبوی باروت میدهدناله های خرمشهر......
غریبهسیگارت را حوالی دل منآتش مزنپس از واپسین عشقتنم پر از باروت است !...