پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آدم ها نیاز دارند ، لااقل به یک نفریک نفر که همه جوره بلدشان باشد ،کسی که اگر در مسیر دشوار زندگی خسته شدی ، صندلیت باشد !کسی که تمام عیار هوایت را داشته باشدو با هر بار دیدنش دلت پر از زندگی شود ؛که مثل نور خورشیدبه زندگی تاریک و پر از خستگیت بتابدآدم ها نیاز دارندبه فردی که مثال کوهی استوار باشدکه با خیال راحت به او تکیه کنندو بابت حضور اوفردایشان را دوست داشته باشند ...آدم ها به تکیه کردن نیاز دارنداگر تکیه گاهشان...
پدر سه حرف داره...ولی برای تکیه کردن بهش حرف نداره...
کم کم یاد خواهی گرفت عشق تکیه کردن نیست ، و رفاقت هم معنی اطمینانِ خاطر نیست و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند ...کم کم یاد می‌گیری که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری ! باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد ...کم کم یاد می‌گیری که می‌توانی تحمل کنی که محکم باشی پای هر خداحافظی ، یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی ......
