متن باغ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باغ
سرما، حیاتِ باغ نمی خواهد
جنگل به جز کلاغ نمی خواهد...
«آرمان پرناک»
حریرِ دامنت را دوست دارم؛
گلستان تنت را دوست دارم؛
میانِ باغِ رویاییِ احساس،
ترنّم کردنت را دوست دارم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پر کن جامم ساقی تا جان در تن باقی است
پر کن پر کن ساقی از دل غم ها جاری است
دریا درد از حرف تلخم نمی فهمد
باران به باغی خشکیده و خالی است
باران خنده ات،
به تبسم کشید باغ ،
زین رو
انار
مزه ی لبخند می دهد .
حجت اله حبیبی
باد را
می ریزم در باغ
تو در من می وزی.
رضاحدادیان
باغی پُر است از گلهای شفاف رنگ
دنیا در این باغ به عشق سرودن آمده است
آرامش در هر برگ و هر شاخه می جوید
نور آفتاب بازتابی از خوشبختی است
گلها با لبخند نورانی شادی می کنند
در این باغ، خوشبختی بر بانوی گل می چسبد
باغ،،،
در سکوتی غمناک فرورفته ست
***
-- کو زمزمه های باران!؟
زانا کوردستانی
روزی، من و تو، با هم، رفتیم به باغ🌳
آویزان بود، رو درختی، یک زاغ🌳
گفتی تو که عبرتِ کلاغان است این🌳
من سوخت دلم، به حالِ آن بچّه،کلاغ🌳
زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)
🌿🌳🌴🌿
در باغ قدم زدن بسی زیبا بود🌳
حسّی به میانِ گلِ جانِ ما بود🌳
آن منظره ی دار و درخت و، استخر🌳
در قابِ نگاهِ من، پر از رویا بود🌳
زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)
🌿🌳🌴🌿
تا تبرها چشم وا کردند در آغوش باغ
شاخه،شاخه تک درخت نیمه جانم پاک شد رضا حدادیان
۱۴۰۲/۳/۲۲
باغ
بی هیچ ترسی
باد رابه آغوش کشید
به پشت گرمی ریشه هایش.
رضا حدادیان
۱۴۰۲/۲/۲۹
ور ز دیده آب بارد بر رخ من گو ببار
نوبهاران آب باران باغ را زیبا کند