سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
دلدار ،دلی خواست و دل برد و دلم رفتدل دادم و دل بستم و دل کند چه راحت...
هر چه ما حساس و دل نازک ، زمانه نیشترتاول پا بودن ما، خار می خواهد فقط...
بعد از او حوصله ای نیست که عاشق بشوم...
صحن مسجد دم مغرب، دل ما را بردیمومنه با دلِ غصبی ؟چه نمازی! احسنت.....
زده ام قید خودم را و تو را میخواهم...