طفل بودم زندگی بعد از تو جانم را گرفت لب گشودم تا سخن گفتم، زبانم را گرفت بارها گفتم بگویم آنچه با من کردهای دست غیرت حلقه زد دورم، دهانم را گرفت رستمم گم کرده راه منزل تهمینه را زندگی بعد از تو سهراب جوانم را گرفت بذر خود ناکافی...