دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
دلبرکم ...!دلم به گونه ای برای دوری ات بی طاقت شده و به گونه ای انتظارت را میکشد ... که تنها ...با خواندن یک جمله جدید از تو چنان آرام میشود که گویی جهان را به او بخشیده اندآه...دلبرکم کجایی که برای التیام درد هایم فقط تو درمانیکاش در این جهان بین من و تو به اندازه تار مویی فاصله وجود نداشت و چنان در هم حل می شدیم که انگار تنها یک نفریم اه محلول شیرین من اکنون تنها بالین تو می تواند پناهگاهی برای این مرد خسته باشدمحبوب دلِ تنگم...