سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
عشق من باز مثل سابق عاشقم باشباز با همان حس قدیمی با دلم باشدر بهار زندگانی مهرورز دان غنیمتمیان شور گرداب تخته ای از قایقم باشآمده موسم تنهایی که من هم بربادمرفتی هرگز خاطرات تو نرفت از یادمگرگی در بین شلوغی به تو پرداخته بودهر چه گفتم نشنیدی سخن و فریادمگرگ ها سر فرصت به تو پرداخته اندهمگی چشم به سوی تنت انداخته اندچند سوار در پی هم پشت سرت تاخته اندسنگ دل ها روی تنت رد تبر ساخته اندرکن من بودی و از رکن خود ح...