پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
خنده از لب هایم رخت بربست،و روشنایی چشمانم خاموش شد!غم های گذشته ام سر بلند کردند،و هرگز شاد و خندان نشدم.چه سوت و کور شده آشیانه ی شبانه هایم! نه دستی، نه صدایی! یک بار دیگر خیال تو مرا ربود،روح و فکرم در دستان توست تو که در اوج مهر و مهربانی هستی، چرا در حق من چنین سنگ دلی؟!ای بی خبر از غم هایم،ای بی خبر از حال و هوایم،از سر لطف به گذشته برگردانم!تا دوباره به چشمانت بنشینم. در آتش بی وفایی تو دیگر تاب و توانی نیست ...
عشق من باز مثل سابق عاشقم باشباز با همان حس قدیمی با دلم باشدر بهار زندگانی مهرورز دان غنیمتمیان شور گرداب تخته ای از قایقم باشآمده موسم تنهایی که من هم بربادمرفتی هرگز خاطرات تو نرفت از یادمگرگی در بین شلوغی به تو پرداخته بودهر چه گفتم نشنیدی سخن و فریادمگرگ ها سر فرصت به تو پرداخته اندهمگی چشم به سوی تنت انداخته اندچند سوار در پی هم پشت سرت تاخته اندسنگ دل ها روی تنت رد تبر ساخته اندرکن من بودی و از رکن خود ح...
سنگ ها هم دل دارند!این را از اشک های پدرم فهمیدم،،،پدری،که مادرم به او سنگ دل می گفت! زانا کوردستانی...
عشق سنگ دلم دل به تو دادن خوب نیستهیچ کس حال دل اش مثل من آشوب نیستصبر بر عشق تو آخر می کشد یک شب مراصبر عاشق که شبیه صبر ایوب نیستمدتی هست که من آشفته و حیران تو امبر صلیب عشق تو جز من کسی مصلوب نیستامید به روی مهر تو دارم ولی افسوس نیستجزء شکستن چاره ای بر عاشق مغلوب نیستچشم دوختم به راه تو به چشمانت قسمپر از بغضم ولی چشمان من مرطوب نیستتو آنی نیستی که چنین عاشق زارت بشوماین عشق تو پایانش به جزء مرداب نیست...
سنگ ها،سنگ دل ها،همه چیز را می شکنند... ***--حتا شخصیت را!رها فلاحی https://t.me/rahafallahi...
ز پاره ی دل ما هیچ گوشه خالی نیستکدام سنگ دل این شیشه بر زمین زده است...
نه ضربان هوا سرد نمی کوبدیخ بندان نگاهت دیوانه ام کردهسنگ دل !برق ستاره نگاهم را ندیدی؟!تمام این ضمیرِ منِ عاشق به شوق دیدنت پر میزند اما همین یخبندانِ سردِ بی تفاوت بودنت برای سو سو زدن ستاره قلبم کافیست........