سه شنبه , ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
ریچل هالیس:گاهى اوقات تصمیم به تمام کردن یک رابطه، حتى اگر به قیمت شکسته شدن قلبتان تمام شود، بزرگ ترین لطف در حق خودتان است....
ریچل هالیس :وقتى واقعا چیزى را بخواهید راهى براى به دست آوردنش پیدا خواهید کرد.اما وقتى از ته دل خواستار چیزى نباشید برایش بهانه جور مى کنید....
وقتی شروع کنی به سمت هدفت حرکت کنی و بعد از یه مدت پیشرفتت رو توی مسیر هدف محبوبت ببینی نه فقط در باره ی رسیدن به اهداف بلکه توی زندگی هم هدفمند و مطالبه گر میشی....
اینکه بتونی دوباره خودتو پیدا کنی،شاد باشی،قوی باشی،ایمان پیدا کنی،بعد از صدمه خوردن سر پا بشی و تمام جراتتو به کار بگیری و پیشرفت کنی،اینا همه نیازمتد تلاش زیاد هستن و سریع به دست نمیان.راحت نیست اما ممکنه._ریچل هالیس_فاجعه ای که انتظارش را نداشتم...
وقتی زندگیت از هم پاشید هر طور شده تیکه هاشو جمع کن وزندگیتو دوباره بساز دختر!...
گاهى اوقات تصمیم به تمام کردنِ یک رابطهحتى اگر به قیمتِ شکسته شدنِ قلبتان تمام شودبزرگ ترین لطف در حقِ خودتان است . خودت باش دختر ریچل هالیس...
ریچل هالیس:اگر به خاطر اتفاقات خوب قدردان گذشته نیستید پس نمى توانید تقصیر اتفاقات بد و ناخوشایندى را که در زندگیتان مى افتد هم گردن گذشته بیندازید....
زیباترین اتفاقات زندگی ام اصلا در لیست «کارهایی که باید انجام بدهم» نبودند.- خودت باش دختر- ریچل هالیس...
ریچل هالیس:پذیرفتن این باور که می توانید کاری را بخاطر خودتان انجام دهید ، حتی اگر هیچ کس دلیلتان را درک نکند ، قدرتمندترین و دلنشین ترین احساس دنیاست ......
شما می توانید اتفاقی که زندگی تان را از مسیر اصلی اش خارج کرده پشت سر بگذارید. می توانید با از دست دادن بخشی از قلبتان بدون آنکه خودتان را از بین ببرید به زندگی کردن ادامه دهید. به جای آنکه صرفاً زنده بمانید رو به جلو حرکت کنید - شما می توانید چون سزاوار زندگی کردن هستید.- ریچل هالیس- خودت باش دختر...
جابه جایی، سفر یا دور شدن؟ این ها فقط مفاهیم جغرافیایی هستند. جابه جا شدن آنچه که هستی را تغییر نمیدهد بلکه فقط منظره ی بیرون پنجره ات را تغییر میدهد. تو باید انتخاب کنی که شاد، و راضی باشی. اگر هر روز همین انتخاب را بکنی دیگر مهم نیست که کجا هستی یا چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، در هر صورت تو شاد خواهی بود. ریچل هالیسخودت باش دختر...
هرگاه از من خواسته شده تا سخنران اصلی یک کنفرانس باشم باید مطالبی را که میخواهم در موردشان صحبت کنم انتخاب کنم. گاهی اوقات کنفرانس کاری است و گاهی در مورد مسائل مربوط به زندگی. اما موضوعی که در اکثر سخنرانی های من مشترک است؛ موضوعی که میدانم آن را خیلی خوب بلدم؛ نه گفتن است. تا به حال به شکل های مختلف از افراد مختلفی نه شنیده ام. گاهی حتی از خود زندگی هم نه شنیده ام. من متخصص رد کردن هستم، یا اگر بخواهم دقیق تر بگویم، من متخصص برگشتن و جنگیدن و ا...
