پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
قسمتی از وصیت نامه گابریل گارسیا مارکزاگر برای لحظه ای خداوند فراموش می کرد که من پیر شده ام و به من کمی دیگر زندگی ارزانی می داشت، شاید تمام آنچه را که فکر می کنم بازگو نمی کردم ، بلکه تأمل می کردم بر تمام آنچه که بازگو می کنم. چیزها را نه بر مبنای ارزش آنها که بر مبنای معنای آنها ارزش گذاری می کردم. کم می خوابیدم. بیشتر رؤیاپردازی می کردم، در حالیکه می دانستم که هر دقیقه ای که چشمانمان را می بندیم، ۶۰ ثانیه نور را از دست می دهیم. به رفت...
از کودکی بیرون می آییم بی آنکه بدانیم جوانی چیست،ازدواج می کنیم بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست و حتی زمانی که قدم به دوره پیری می گذاریم، نمی دانیم به کجا می رویم :سالخوردگان، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند. از این جهت، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است....
از کودکی بیرون می آییم، بی آنکه بدانیم جوانی چیست، ازدواج می کنیم، بی آنکه بدانیم متاهل بودن چیست، و حتی زمانی که قدم به دوره ی پیری میگذاریم، نمی دانیم به کجا می رویم:سالخوردگان، کودکان معصوم کهنسالی خویش اند.از این جهت، سرزمین انسان سیاره ی بی تجربگی است....