گرچه در شب غوطه ور هستیم و تاریکی دراز ما کبوترها به امید سحرگه زنده ایم
هرچند من ندیدهام این کورِ بیخیال این گنگِ شب که گیج و عبوس است خودرا به روشنِ سحر نزدیکتر کند لیکن شنیدهام که شبِ تیره،هرچه هست آخرز تنگههایِ سحرگه گذرکند