سالانه های من شب آمد و سکوت غریبانه های من باران گرفته غربت ویرانه های من من ماندم و خیال تو و حسرت وصال ماهیکه دل سپرده به افسانه های من بار غمی به دوش خودم می کشم ولی یاد تو ماند و زخم سر شانه های من رفتی و...