در مکتب عاشقی شاگرد نو پایم هنوز در میان حرفهایم غرق غم بی تاب و شیدایم هنوز.! در سینه ام عشق پنهان نهفته ام مانند ابر بهار گریه پنهانم هنوز . میرود عمر گرانم مثل قطاری سوی عاشقی!! من مانده ام در واگنی بهر تماشایم هنوز سخن در دل زیاداس...
دَر کِلاسِ عاشِقی شاگِردِ نو پایَت مَنَم می نِویسم با غَلَط: «مَن دوصطَط دارَم فَغَت