عهد و پیمانی که بستیم.. یادم آمد کوچه ای را کز میان آن گذشتیم باغبان بود و تو بودی کنج دیواری نشستیم سیب ها را چیده بودن در میان آن سبد ها بار قاطر کرده بودن او رمید و ما گسستیم بوی عطر گیسوانی در فضای کوچه پر شد مست...