پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نام غزل:بی وفااز کنارم می روی باشد برو ای بی وفامی روی باشد برو، تو بی صدای بی صدایک زمانی می رسد دستم ببوسی نازنین التماسم تو کنی اما نبخشم من تو راتا صدایم میزنی من نشنوم ای مهربان در دلت تا هلهله باشد نباشد دل سرادیگری مانند من نی او خیانت می کندمثل قلبت بی وفایی می کند آن بی حیاآمدم این را بگم بعدم برم از خاطرتتو نیاوردی به جا تنها* منم ای بی وفامجید محمدی (تنها)تخلص شاعر:تنها*ایهام:۱ خود معنی تنها بودن۲ ...