پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو همون آدمی هستی که سالیان سال تو رویاهای دخترونه خودم عاشقش بودم...همون آدمی که اگر یکی ازم سوال میکرد دوست داری مرد زندگیت چه شخصیتی داشته باشه تورو توصیف میکردم...اما الان خوشحالم که همون ادم و تو قلب خودم دارم، همون قدر نزدیک که میتونم دستاشو لمس کنم و تو چشمای زیباش خیره بشم...من کنار تو با خودم آشنا میشم...منی که پیش تو برام از همه دنیا آشنا تره...دخترونه های من کنار تو هیچوقت پایان نداره...عزیز ترینم، یار من، قلب من میخوام بدو...
اگر روزی پسردار شومبرایش در کنار ماشین ها و تفنگ های مختلفشعروسک های کوچک و بزرگ هم میخرمو بچه داری هم به او آموزش میدهم.اگر قرار بر خرید لباس باشدرنگ صورتی و بنفش را هم در لیست انتخاب هایش قرار میدهم.برایش لاک میزنمو از عبارت "چون پسری" برای قانع کردنش استفاده نمیکنم.آشپزی و خانه داری را به او یاد میدهمو دائم این جمله را به او گوشزد میکنم که "انسانیت جنسیت نمیشناسد."ارزش و احترام قائل شدن برای هر انسانی را...