پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را پنهان اگر چه داری چون من هزار مونس من جز تو کس ندارم پنهان و آشکارا روزی حکایت ما ناگه به گفتن آید پوشیده چند داریم این درد بیدوا را..؟